جشن تولد
سلام پسرم اومدم از جشن تولدت برات تعریف کنم تولدت افتاده بود روز چهارشنبه به خاطر اینکه اون روز واکسن داشتی و بردمت بهداشت انداختیم جمعه و مامان بزرگ منو و با مامان بزرگ بابا بزرگای خودت و دایی جون و عمه ها رو دعوت کردیم و برای گل پسرمون جشن گرفتیم خیلی هم خوش گذشت چون شما با بچه ها همش بازی کردی و کلی شلو غ کردی یعنی با اونا شیطونیات چند برابر شده بود بعد از ناهار هم نوبت کیک شد که شما به هیچ کی اجازه ندادی و خودت افتتاحش کردی و یه ذره هم گذاشتی تو دهنت بعدشم همه دستت رو مالیدی به سرت یه افتضاحی شد که بیا و ببین بعدش هم نوبت عکس گرفتن شد اصلن همکاری نکردی و کلاهت رو نزاشتی رو سرت بمونه و منم که سرم گرم پذیرایی بود نشد عکسای خوشگل ازت بگیرم بعد از اینکه همه مهمونا رفتن انقدر خسته شده بودی که 2 ساعت خابیدی
تولدت خیلی خوش گذشت ایشاله که جشن فارغ التحصیلی از دانشگاه و جشن عروسیتو بگیرم عزیزم
اینم کیک تولدت
همش با کلاهه مبارزه میکردی