امیرعلی امیرعلی ، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

قشنگترین احساس یعنی ........ مادر بودن

ناز گلم خوش خواب شدی .......

  قربونت برم چند شبی هست که زود میخوابی و دیر هم بیدار میشی آخه تو خیلی دیر میخابیدی و تند تند هم بیدار میشدی ولی با اینکه انقدر بد خواب بودی من و بابایی همه ش رو تحمل میکردیم چون شما با یه خنده ی کوچولوی نصف شبت همه رو جبران میکردی  فدات شم الهی دیشب که ماشاله 5 ساعت پشت سر هم خوابیدی امشب هم که ساعت ده خوابت برد قربونت برم وقتی میخابی چقدر معصومی دلم میخاد همش نگات کنم دیروز ظهرتو خواب فرشته ها همش قلقلکت میدادن و بلند بلند میخندیدی ایشاله که همیشه خوابای خوب خوب ببینی عسلم       قربونت برم وقتی بلند بلند میخندی و قهقهه میزنی دلم میخاد بخورمت عشق مامان   البته اینم بگم که شما خیلی قلقلکی ه...
5 دی 1391

اولین یلدات مبارک

عزیزم امشب شب یلداس طولانی ترین شب ساله که یکی از عید های باستانی ما ایرانیاس ،ما ایرانیا  امشب رو جشن میگیریم همگی دور هم جمع میشیم و میوه و شیرینی و آجیل و مخصوصا هندونه میخوریم قربونت برم امسال با اومدن تو یه نفر هم به جمعمون اضافه شده نمیدونی چقدر خوشحالم که امشب همراه تو میریم خونه مامان بزرگ اینا امیدوارم صدو بیست بار از این یلداها ببینی قند عسلم
30 آذر 1391

چقدر قشنگ دست میزنی گلم

چند روزیه یه حرکت جدید انجام میدی گاهی خود به خود یا بعضی وقتا که من برات شعر میخونم یا تو تلوزیون آهنگ شاد میشنوی شروع میکنی به دست زدن دستای ناز و خوشگلت رو به هم میچسبونی و دست میزنی تازه صدا هم میده با این کارت من و بابایی کلی ذوق میکنیم و با تو دست میزنیم و شعر میخونیم و میخندیم خلاصه خیلی خوش میگذره . البته هیچکی جز مامان بزرگ این حرکتت رو ندیده اونم با دیدن دست زدنت از خوشحالی نزدیک بود اشکش در بیاد قربون این شیرین کاریات برم مامانی . این روزا خیلی خیلی شیطون بلا شدی یه بار با روروعکت رفتی و یه برگ از گل طبیعی که گذاشتم کنار تلوزیون رو کندی و داشتی میخوردیش منم زودی از دستت گرفتم و حسابی خندیدم این اولین خرابکاریت بود از او...
28 آذر 1391

خیلی دیر شد ولی بالاخره درست کردم

امیر علی جان پسرعزیزم خیلی وقت بود که قصد داشتم یه وبلاگ برات درست کنم ولی همش امروز و فردا میکردم ولی بالاخره درست کردم امیدوارم بتونم خاطرات خوبی برات بنویسم تا وقتی ایشاله بزرگ شدی با خوندنشون شاد بشی و لذت ببری عزیزم . عزیز دلم در حال حاضر شما هفت ماهت رو به یاری خدا تموم کردی و فردا وارد ماه هشتم زندگیت میشی تو این هفت ماه تونستی احساس قشنگ مادر بودن رو به من هدیه بدی عزیزم طوری که لحظه لحظه زندگیم رو به قشنگ ترین لحظه های دنیا تبدیل کردی . یادم میاد زمانی رو که تنها آرزوم از خدا داشتن تو بود و وقتی خدای مهربون تورو تو وجودم قرار داد معنی واقعی عشق رو بهم نشون داد وقتی دنیا اومدی و در آغوشم گرمی تنت رو حس کردم معنی واقعی معجزه...
25 آذر 1391