چقدر قشنگ دست میزنی گلم
چند روزیه یه حرکت جدید انجام میدی گاهی خود به خود یا بعضی وقتا که من برات شعر میخونم یا تو تلوزیون آهنگ شاد میشنوی شروع میکنی به دست زدن دستای ناز و خوشگلت رو به هم میچسبونی و دست میزنی تازه صدا هم میده با این کارت من و بابایی کلی ذوق میکنیم و با تو دست میزنیم و شعر میخونیم و میخندیم خلاصه خیلی خوش میگذره .
البته هیچکی جز مامان بزرگ این حرکتت رو ندیده اونم با دیدن دست زدنت از خوشحالی نزدیک بود اشکش در بیاد قربون این شیرین کاریات برم مامانی .
این روزا خیلی خیلی شیطون بلا شدی یه بار با روروعکت رفتی و یه برگ از گل طبیعی که گذاشتم کنار تلوزیون رو کندی و داشتی میخوردیش منم زودی از دستت گرفتم و حسابی خندیدم این اولین خرابکاریت بود از اون موقع برا همه با شور و شوق تعریف میکنم .
فدات بشه مامان وقتی بازی میکنی دلم میخاد ساعت ها بهت خیره بشم و کارات رو نگاه کنم هر چند هیچ وقت از نگاه کردنت سیر نمیشم بابا هم همین طور ..... نمیدونی با اومدنت چقدر زندگی مون رو شیرین کردی وقتی نگات میکنم همه غصه هام یادم میره
از خدا میخام که به هر کسی که آرزوش رو داره یه نی نی ناز هدیه بده و از انتظار درش بیاره تو هم دعا کن عسلم