شیطونتر از همیشه ....
سلام سلام شیطونک چند روزی میشه که شما وارد شانزده ماهگیت شدی ماشاله دیگه مرد شدی پسر .... امروز جمعه بود و مثل همه جمعه های دیگه بابایی تعطیل بود صبح که از خواب بیدار شدی شروع کردی به غر غر کردن و شیطنت و همش گیر دادن به بابایی نمیدونم چت شده بود صبح بعد از صبحونه تصمیم گرفتیم بریم بیرون و خرید کنیم و بگردیم و تا وارد ماشین شدیم تو همش غر میزدی و گیر میدادی به وسیله هایی که داخل ماشین بود و به همه چی کار داشتی و فوزولی میکردی و یه سری چیزارو هم از داخل ماشین به بیرون پرت میکردی و بابایی مجبور بود نگر داره و و بره و دسته گل جنابالی رو ورداره بیاره خیلی اعصابمون خورد میشد منم تو اون هوای گرم شیشه ماشینو دادم بالا تا شما نتونی چیزی...
نویسنده :
مامانی
0:47